گناه ؛ نابودکننده است
داستان اول: ( ترک نماز و اثار ان )
زنی صیحه زنان و دیوانه وار خدمت پیغمبر (ص) آمد و گفت یا رسول الله ،
اصحاب بروند كار خصوصی با شما دارم....
داستان دوم: ( ملائکه آسمان شرم می کنند)
قطب راوندی روایت كرده كه در عرش تمثال جمیع بندگان خدا هست...
داستان سوم: ( احترام به وقت نماز و عبادت )
كه روزی سلطان طغرل كه از سلاطین سلجوقیان ایران بود پیش از آفتاب شخصی
بسراغ وزیر دولت خویش خواجه ابومنصور فرستاد و او را بمحضر خود خواند ....
داستان چهارم: ( گناهان کبیره 7 تاست)
پسر زراره میگوید از امام صادق (ع)از گناهان كبیره سوال كردم . آنحضرت فرمود در كتاب جدمان علی (ع) آمده که هفت تا است....
داستان پنجم: ( اثر پاکدامنی )
امام صادق (ع) به همراه قافله ای به سفرکربلا و حج می رفتند ....
داستان ششم: ( از خدا حیاء نمیکنیم )
( رومان : گویند نام ملكی است . مرحوم مجلسی در بحارالانوار در حوال
ملائكه گوید : من در احادیث شیعه بملكی به این نام بر نخورده ام جز در
دعائی كه بحضرت سجاد ( ع ) منسوب است ...
داستان هفتم: ( عاقبت ظلم و گناه )
ابن خلكان گوید حجاج بمرض آكله دچار شد پزشكی آوردند دستورداد مقداری گوشت
بر نخ كنند و آنگوشت را ببلعد وقتی كه گوشت را كشیدند كرمهای زیاد بان
چسبیده بود و خداوند سرمای سختی بر بدن او مستولی كرد بطوریكه منقل های پر
آتش را اطرافش میگذاردند پوست بدنش میسوخت ولی گرم نمیشد....
داستان هشتم: ( مسلمان یهودی نما )
یك یهودی مسلمانی را دید كه در روز ماه رمضان غذا میخورد ، فورا نشست و با
او بخوردن مشغول شد ...
داستان نهم: ( راه نجات چیست؟)
شخصی به پیغمبر ( ص ) عرضكرد مرا عملی بیاموز كه بین آن عمل و بهشت حائلی
نباشد؟ ....
داستان دهم: ( شرابخواری و ترک توبه )
از سلیمان بن جعفر نقل شده كه گفت : در 8 مایلی مدینه است در غرفه ای مشرف
بر بیابان خدمت حضرت رضا علیه السلام بودم ...
داستان یازدهم: ( خداستارالعیوبه ولی امان از بی حیاء)
حضرت امیرالمومنین(ع) فرمود هیچ بنده خدائی نیست مگر آنكه چهل پوشش از خدا
بر اوست ( تا كی ؟ ) تا آنگاه كه گناه كبیره از او صادر شود وقتیكه مرتكب
معصیت بزرگ شد پوششها باز میشود....
داستان دوازدهم: ( عاقبت بخیری )
چگونه عبد الله بن مرزوق عاقبت بخیر شد ؟ ....
داستان سیزدهم: ( خداارحم الر احمین است )
نقل است كه سوزنی سمرقندی ، شاعری بذله گو و همه حرفی بزن بوده است ، بعد از مردن خوابش دیدند ....
داستان چهاردهم: ( حیاء از گناه در خلوت )
پیامبر
( ص ) فرماید : چون روز قیامت شود خداوند برای جمعی از امتم پر و بال
عنایت فرماید كه از قبرهای خود تا بهشت پرواز كنند ، در بهشت حركت كنند و و
هر طور بخواهند متنعم خواهند بود ...